سفارش تبلیغ
صبا ویژن


رونالدو

  

بزرگ بود

صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود

و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد

 و دست هاش هوای صاف سخاوت را ورق زد

 و مهربانی را به سمت ما کوچاند داد

به شکل خلوت خودبود

 و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را برای آینه تفسیر کرد

و او بشیوه ی باران پر از طراوت تکرار بود

و او به سبک درخت میان عافیت نور منتشر شد همیشه کودکی باد را صدا می کرد

 همیشه رشته ی صحبت را به چفت آب گره می زد برای ما

 ، یک شب سجود سبز محبت را چنان صریح ادا کرد

 که ما به عاطفه ی سطح خاک دست کشیدیم

و مثل لهجه ی یک سطل آب تازه شدیم

و بارها دیدیم که با چقدر سبد برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت

ولی نشد که روبروی وضوح کبوتران بنشیند

 و رفت تا لب هیچ و پشت حوصله ی نورها دراز کشید

 و هیچ فکر نکرد که ما میان پریشانی

 تلفظ درها برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم.


و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید

d


تاریخ سه شنبه 90/12/9سـاعت 3:48 عصر نویسنده حسین ایرانی| نظر|

Design